زمین سبز

زمین ما؛ آینده ما

زمین سبز

زمین ما؛ آینده ما

روشنتر از رنگین کمان

 

بوی آفتاب می دهی.

شبها هم مهتاب می شوی در قاب پنجره.

دلتنگیهایم را پرت می کنم آن دور دورها؛

حتی دورتر از آن کوهی

که عمو زنجیرباف،

کاردستیهای کوچکم را گم می کرد.

به تو نزدیک می شوم.

پس از بغضهای نمناک،

روشنتری از رنگین کمان،

بوی آفتاب می دهی.

« غزل آزادی چگنی »