زمین سبز

زمین ما؛ آینده ما

زمین سبز

زمین ما؛ آینده ما

رنگین کمان

 

همه حواسم،

گلوله برفی شده بود

توی دستهای گرم تو.

کوهستان پیر،

آخرین روز زمستان را

در آغوش می کشید

و خدا تصمیم داشت

برای بهار،

چند قلم موی تازه بفرستد.

رنگین کمان که بزند،

آن گاه،

آن دستها شعر خواهند شد.

« نادر جابری »