زمین سبز

زمین ما؛ آینده ما

زمین سبز

زمین ما؛ آینده ما

پرنده

 

جنگل هنوز حرفی نزده است.

سپیده دم آرام،

می وزد از لا به لای درختها.

شب می رود که بخوابد.

چشمهای این ایوان می ماند،

بیداری من

و برگهائی که لحظه به لحظه سبز می شوند.

کاش می شد که بگویم:

« مرا عاشق خود کرده است

پرنده ای که نامش را به من نگفت. »!

« رضوان ابوترابی »